سه شنبه 16 اسفند 1398 ساعت 10:40 بعد از ظهر |
بازدید : 153 |
نویسنده :
[cb:post_author_name] | ( نظرات )
باران میبارید...دستهای لرزانم را دزدکی به صورتت کشیدم...میخواستم حس کنم گرمی تنت را...و تو در فکر رفتن بودی...احتیاج من وجود تو بود ...و تو فقط در فکر رفتن...